ترجمه مقاله

گهر نیمروز

لغت‌نامه دهخدا

گهر نیمروز. [ گ ُ هََ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوهر نیمروز. قسمی از مروارید است ، یک طرفش گرد و طرف دیگر مسطح باشد و آن سهل البیع است . (بهار عجم ) (آنندراج ) :
حق القدم گرفت گهرهای نیمروز
پای کسی که آبله زد در سراغ دوست .

خان خالص (از آنندراج ).


ترجمه مقاله