ترجمه مقاله

گوراگور

لغت‌نامه دهخدا

گوراگور. (اِ مرکب ) به معنی زودازود است که مبالغه در زودی و جلدی و تندی و تیزی باشد. (برهان ). از: گور +ا (واسطه ) + گور (قیاس شود با کشاکش ، سراسر). قیاس شود با: کردی گور (لحظه ٔ بسیار معجل در یک کار). قیاس شود با گیلکی گره گر (پیاپی ، دمادم ). و رجوع شود به گورگور. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) :
سنان در سینه ها پرزور میشد
درون دیده گوراگور میشد.
امیرخسرو (از رشیدی و جهانگیری و انجمن آرا).
ترجمه مقاله