ترجمه مقاله

گوژ شدن

لغت‌نامه دهخدا

گوژ شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خمیده شدن . خمیدگی گرفتن . انحنا یافتن . دوتو شدن . کوژ گشتن . کوژ شدن . احتقاف . (زوزنی ): استقواس ؛ گوژ شدن از پیری . (منتهی الارب ). رجوع به گوژ و گوز شود.
ترجمه مقاله