ترجمه مقاله

گچه

لغت‌نامه دهخدا

گچه . [ گ َ چ َ / چ ِ ] (ص ) کسی را گویند که زبان او به فصاحت جاری نباشد و به این معنی با تشدید ثانی هم بنظر آمده است . (برهان ). کسی که فصیح سخن نتواند گفت . (آنندراج ). بر فصاحت جاری نباشد. (جهانگیری ). در سبزوار گچه بمعنی شخص کم عقل نافصیح و نیز لفظی است که با آن بزها را میخوانند. (فرهنگ نظام ). در گلپایگان ، گچی گچی کلمه ای است که با آن گاوها را میخوانند.
ترجمه مقاله