ترجمه مقاله

گیرش گاه

لغت‌نامه دهخدا

گیرش گاه . [ رِ ] (اِ مرکب ) گرفتن جای . مکان گرفتن . || آنجا که گیرد. جایی که عمل اخذ و گرفتن کند چون هریک از دو دهانه ٔ انبر و یا گاز انبر از سوی درون . جانب درونی دهانه ٔ انبر یا گاز که معمولاً آژده است چون رویه ٔ سوهان : و در جمله احتیاط باید کرد تا پیکان و غیر آن [ گاه برآوردن از جراحت ] شکسته نشود نخست بباید آزمود با آهستگی بجنبانیدن تا جنبان گردد پس برکشند و آلت برکشیدن انبری باشد که گیرش گاه آن سوهان بود تا آن چیز را بگیرد و سخت دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله