گیر انداختنلغتنامه دهخداگیر انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، گرفتار کردن . اسیر کردن . به دام افکندن . در تله انداختن . در مخمصه انداختن . مبتلی ساختن . (یادداشت به خط مؤلف ). گرفتاری ایجاد کردن برای کسی .