ترجمه مقاله

یارخ

لغت‌نامه دهخدا

یارخ . [ رُ ] (اِ) عنان بود. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). و منشاء آن ظاهراً شعر زیر از عنصری است :
شطرنج فریب را تو شاه و ما رخ
مراسب نشاط رارکابی یارخ .
بی تردید یکی از دو کلمه ٔ مارخ و رخ به معنی عنان غلط است و هر چند در نسخه ٔ مزبور شاهدی نیاورده است ، بی شبهه نظر به همین بیت داشته است لیکن در نسخه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی که این بیت را شاهد رخ می آورد مضمون این است : رخ سه نوع باشد یکی روی دویم رخ شطرنج سیم عنان را گویند. - انتهی . و این صحیح است اگر در بیت عنصری مجموع یارخ را به معنی عنان بگیریم باید بعد از کلمه ٔ رکابی به حذف کلمه ٔ واو یا یاء و یا حرفی نظیر آن دو قائل شویم و چنین حذفی در چنین موردی نه از فصحا و نه از غیر فصحا شنیده نشده است .
ترجمه مقاله