ترجمه مقاله

یارق تغمش

لغت‌نامه دهخدا

یارق تغمش . [ رُ ت ُ م ِ ] (اِخ ) این کلمه در چندصفحه ٔ تاریخ بیهقی بی آنکه ضبط آن معلوم باشد آمده و چنین مفهوم میشود که نام حاجب جامه دار محمودی بوده است که در دربار مسعود هم بهمین پایه خدمت کرده است . از ترکیب کلمه و هم بنا به تصریح تاریخ بیهقی معلوم میشود که یارق تغمش ترکمان بوده و در دربار مسعود به سالاری سپاهی که برای فرونشاندن غائله ٔ مکران گسیل شده بود برگزیده شده است . همچنین وی با گروهی از ترکمانان به قزوین رفت تا پسر گوهرآیین خازن را که علم طغیان برافراشته و آن شهر را فروگرفته بود گوشمال دهد.
ترجمه مقاله