ترجمه مقاله

یاقوت مستعصمی

لغت‌نامه دهخدا

یاقوت مستعصمی . [ ت ِ م ُ ت َ ص َ ] (اِخ ) جمال الدین ابوالدر یاقوت مستعصمی بغدادی خطاط شهیر درگذشته به سال 698 هَ . ق . وی به خط بدیع خود مخصوصاً بسبب نسخ قرآنی که آنها را به دست خود نوشته شهرت یافته است . یکی از نسخ مزبور در کتابخانه ٔ مصری مضبوط است که در سال 690 هَ . ق . از نوشتن آن فراغت یافته است . یاقوت رابعضی حکم و منتخبات نیز هست که از آنهاست : 1- اسرار الحکماء: از نوع مطالب پند و تصوف است که به ضمیمه ٔ امثال العرب ضبی در اسلامبول به سال 1300 طبع شده است . 2- رساله ٔ آداب و حکم و اخبار و آثار فقه و اشعار منتخبه . در مجموعه ای به نام سه رساله در مطبعه ٔ الجوانب اسلامبول به سال 1298 در 77 صفحه چاپ شده است . 3- نبذة من اقوال الفضلاء، یاقوت آنها را در سال 681 هَ . ق . گرد آورده و آن در ضمن کتاب تنزیه الالباب فی حدائق الاَّداب تألیف مطران و داود در موصل به سال 1863 م . طبع شده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ص 1943).
مرحوم اقبال آشتیانی ذیل صنایع دوره ٔ مغول آرد: یکی از شعب عمده ٔ صنایع مستظرفه که مخصوصاً مقارن استیلای مغول در ممالک شرق اهمیت فوق العاده داشت حسن خط بوده و مستنصرو مستعصم و وزرای ایشان در جلب خوشنویسان و به کار واداشتن ایشان در خزانةالکتب های دارالخلافه مبالغ بسیار خرج میکردند و مشهورترین خطاطان این دوره دو نفرند: یکی صفی الدین عبدالمؤمن ارموی است و دیگری شاگرداو که در فن خط بمراتب از استاد خود معروفتر شده یعنی جمال الدین یاقوت مستعصمی (متوفی سال 698) که هر دو سابقاً از خطاطان مخصوص مستعصم آخرین خلیفه ٔ عباسی بوده و بعد از برافتادن دولت عباسیان بخدمت خاندان جوینی پیوسته اند و یاقوت که استاد خط نسخ محسوب میشود ابتدا از غلامانی بوده که او را مستعصم خریده و به شاگردی صفی الدین عبدالمؤمن واداشته و او بزودی در ادب و حسن خط مهارت بسیار یافته و در این فن اخیر بر استاد خود نیز پیشی گرفته است . عطاملک جوینی او را بسیار محترم میداشت و پسران خود و برادرزاده ٔ خویش شرف الدین هارون را برای آموختن حسن خط پیش او به شاگردی واداشت . (تاریخ مغول ص 561) :
خطت که بر خط یاقوت می نهم ترجیح
نوشته است بر آن لعل لب که «انت ملیح ».

کمال خجندی .


و رجوع به تذکرةالخطاطین ج 1 ص 6 و تاریخ گزیده ص 812 و حبیب السیر ج 2 ص 317 و تذکره ٔ دولتشاه ص 380 و 515 حاشیه و ابن خلکان ص 347 و از «سعدی تا جامی » ص 102 و قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله