ترجمه مقاله

یباس

لغت‌نامه دهخدا

یباس . [ ی َ ] (ع اِ) عورت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فندورة. اِسْت . نشیمنگاه . کون . (از اقرب الموارد). || رسوایی . (منتهی الارب ). || بدی سخت . || (ص ) زن سبک زشت خوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خشک ،چنانکه گویند: أرطب ام یباس . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله