ترجمه مقاله

یحیی

لغت‌نامه دهخدا

یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی حمیدالدین حسنی علوی طالبی ، امام المتوکل علی اﷲبن منصور باللّه ، از ملوک یمن ، از امامان زیدیه بود. به سال 1286 هَ . ق . در صنعا به دنیا آمد و به سال 1322 هَ .ق . پس از مرگ پدر به امامت رسید. صنعا را که در آن روزگار در دست ترکها بود پس از جنگهای زیاد به تصرف درآورد و ترکها را از یمن بیرون کرد و خود به استقلال حاکم یمن شد و همه ٔ امور حکومت را از جزء تا کل به دست گرفت و به قدرت و استبداد حکومت راند. مرگ وی به سال 1367 هَ . ق . بود و 14 پسر از او باقی ماند که لقب «سیوف الاسلام » داشتند. یحیی به شعر و ادب اشتغال داشت و اشعار فراوانی سروده است . (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله