ترجمه مقاله

یزدانی

لغت‌نامه دهخدا

یزدانی . [ ی َ ] (اِخ ) از قدمای شعرای زبان فارسی بوده و رادویانی در ترجمان البلاغه اشعار زیر را از او آورده است . (یادداشت مؤلف ) :
از جود به سائل دهد اقلیم ز دشمن
همواره به نوک قلم اقلیم ستانی .

#


آن شاه با کفایت و آن میر بی کفو
ارزاق را از ایزد کافی کفش کفیل
شاهی که پیش سائل و زائر فرستد او
پرسش به شست منزل [ و ] مالش به شست میل .

#


ای آنکه ریاست را بنیادی و اصلی
چونانکه سیاست را کانی و مکانی .

#


شهی وقف کرده بر آمال مال
چن او نی به مردی کسی ز آل ِ زال .

#


دو چیز بود برزم تو ماتم و سور
هم ماتم دشمنان و هم سور نسور.

#


دو زلفگانش چلیپا شد و لبان عیسی
رخش زبور ملاحت شد و میان زنار.
ترجمه مقاله