ترجمه مقاله

یزیدی

لغت‌نامه دهخدا

یزیدی . [ ی َ ] (اِخ ) یحیی بن مبارک بن مغیرة عدوی ، مکنی به ابومحمد، یکی از بزرگان و علما و ادبابود و در علم قرائت و علم نحو ید طولی داشت و در قرائت تلمیذ ابوعمرةبن العلا و خلف وی بود و بعد از استاد خود در بصره امام القراء گشت و بعداً به بغداد منتقل گردید و به سمت مربی گری اولاد یزیدبن منصور الحمیری که دائی مهدی خلیفه ٔ عباسی بود، نایل شد و از این رو ملقب به یزیدی گشت . بعد به هارون الرشید انتساب پیدا کرد و مربی مأمون شد. به تقلید «نوادر» معروف اصمعی در علم لغت کتاب النوادر را نوشت ، در نحو هم «کتاب المقصور والمدود» را تألیف کرد و «کتاب النقط والشکل » هم از تألیفات اوست . (از قاموس الاعلام ترکی ). یحیی بن مبارک بن مغیره ٔ عدوی ، قاری و نحوی و لغوی وشاعر معروف به یزیدی و مکنی به ابومحمد، از ادبا و علمای نامی قرن دوم هجرت بود. وی نحو را از کسایی و لغت و عروض را از خلیل بن احمد آموخت . از آثار اوست : 1- دیوان شعر مرتب . 2- المقصور و الممدود. 3- النقط و الشکل . 4- النوادر. 5- الوقف والابتداء. یحیی همراه مأمون به خراسان رفت و در سال 202 هَ . ق . در مرو درگذشت . (از ریحانة الادب ج 4 صص 336 - 337). نیز از آثار دیگر اوست : 1- مناقب بنی العباس . 2- مختصر النحو. (از اعلام زرکلی ). و رجوع به تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 372 و لباب الانساب و اعلام زرکلی ذیل یحیی بن مبارک شود.
ترجمه مقاله