ترجمه مقاله

یزید

لغت‌نامه دهخدا

یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ولیدبن عبدالملک ،ملقب به ناقص ، دوازدهمین از خلفای بنی امیه . (یادداشت مؤلف ). او کنیه ٔ ابوخالد داشت و از خلفای دولت مروانی اموی در شام بود. یزید به سبب بدرفتاری پسرعمش ولیدبن یزید که خلیفه بود بر او شورید و بر دمشق مستولی شد و با ولید به جنگ پرداخت و او را کشت و امر خلافت و حکومت بر او مسلم گشت . (رجب سال 126 هَ . ق .).یعقوبی گوید: خلافت او پنج ماه دوام یافت و با فتنه و آشوب همگانی همراه بود. اهل مصر و حمص والی او را کشتند و مردم فلسطین و مدینه والی او را طرد کردند. یزید اهل زهد و تقوی بود. نشوان حمیری گفته است در میان بنی امیه نظیر او و عمربن عبدالعزیز نبود. شهرت او به یزید ناقص از آن سبب است که سلف او ولیدبن یزیدبر صله و وظیفه ٔ لشکریان افزوده بود، ولی وقتی که یزید والی شد آن افزایش را از بین برد. لقب او «شاکر لانعم اﷲ» بود. یزید به سال 126 هَ . ق . به مرض طاعون درگذشت و یا مسموم شد. گویند مروان جعدی وقتی والی شد قبر او را نبش کرد و جسد او را به دار آویخت ! (ازاعلام زرکلی ). و رجوع به ماده ٔ ناقص و حبیب السیر ج 1ص 264 و تاریخ الخلفا ص 8 و 169 و تاریخ اسلام ص 168 و 170 و الوزراء والکتاب ص 44 و 45 و فهرست احوال و اشعار رودکی والبیان والتبیین و کتاب النقض ص 126 شود.
ترجمه مقاله