ترجمه مقاله

یسر

لغت‌نامه دهخدا

یسر. [ ی ُ ] (ع مص ) سهل و آسان گردیدن . (ناظم الاطباء). آسان شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 108) (دهار) (المصادر زوزنی ) (غیاث ). || اندک گردیدن . (ناظم الاطباء). اندک شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 108) (دهار) (المصادر زوزنی ). || توانگر گردیدن . بی نیاز گشتن . یسار. (منتهی الارب ). || واجب شدن . (دهار). || قمار بازیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (دهار).
ترجمه مقاله