ترجمه مقاله

یفوع

لغت‌نامه دهخدا

یفوع . [ ی ُ] (ع اِ) ج ِ یَفَع. (ناظم الاطباء). || جاهای بلند. (آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به یفع شود.
ترجمه مقاله