ترجمه مقاله

یقف

لغت‌نامه دهخدا

یقف . [ ی َ ق ِ ] (ع فعل ) می ایستد. فعل مضارع صیغه ٔ مفرد مذکر غایب از وقف به معنی ایستادن .
- حد یقف نداشتن ؛ بی اندازه و بی انتها بودن : حرص او حد یقفی ندارد. تقاضاهای انگلیس وقتی بر قومی مسلط شد حد یقف ندارد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله