ترجمه مقاله

یقینی

لغت‌نامه دهخدا

یقینی . [ ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به یقین و حکماً و البته و از روی علم و دانایی و به طور اطمینان و تحقیق . (ناظم الاطباء). حتمی : امور یقینی ؛ امور قطعی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یقین شود. || (اصطلاح منطق ) اعتقادی بود جازم مطابق .اعتقاد جازم مرکب بود از تصدیقی مقارن تصدیقی دیگر به امتناع نقیض تصدیق اول . (از اساس الاقتباس ص 360).
ترجمه مقاله