ترجمه مقاله

یلمع

لغت‌نامه دهخدا

یلمع. [ ی َ م َ ] (ع ص ، اِ) برق بی باران . || سراب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ). کوراب . (ملخص اللغات ). || دروغگوی را هم بدان تشبیه دهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).دروغگوی . (ناظم الاطباء) (دهار). || سنگ سپید که از آفتاب نیک تابد. (دهار). ریگ . ج ، یلامع. (یادداشت مؤلف ). || مرد راست کمان . (دهار).
ترجمه مقاله