ترجمه مقاله

یلچی

لغت‌نامه دهخدا

یلچی . [ ی ِ / ی ُ ] (ترکی ، اِ) مأخوذ از ترکی ایلچی . (ناظم الاطباء). راهبر و پیک و گذربان .(آنندراج ). و رجوع به ایلچی شود. || گدای راه نشین ، چه یُل در ترکی نام راه ، و چی به معنی دارنده است . (از آنندراج ). رجوع به راه نشین و گدا شود.
ترجمه مقاله