ترجمه مقاله

ینی چری

لغت‌نامه دهخدا

ینی چری . [ ی ِ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ینگی چریک . ینگی چری . سرباز نو غیرمنظم . سلطان محمودخان دوم در 1241 هَ . ق . مطابق ماده تاریخ «غزای اکبر» این قوم را برانداخت . سپاهی پیاده که در سده ٔ هشتم هجری ارخان پسر عثمان دومین سلطان سلسله ٔ عثمانیان از جوانان مسیحی که به گروگان گرفته شده بودند تشکیل داد. این سپاه که تعلیم نظامی سخت دیده بود به صورت یک لشکر و سپاه کامل مدت چند سده وسیله ٔ عمده ٔ فتوحات سلاطین عثمانی بود و عاقبت در سده ٔ سیزدهم پس از ارتکاب شورش سلطان محمد (یا محمود) ثانی حکم انحلال آن داد و بیشتر آنان در میدان قسطنطنیه به قتل رسیدند.(یادداشت مؤلف ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله