ترجمه مقاله

یوبه

لغت‌نامه دهخدا

یوبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ) آرزو و خواهش و اشتیاق . (از برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ اوبهی ). آرزومندی . (لغت فرس اسدی ) (صحاح الفرس ) (فرهنگ اوبهی ). به معنی آرزو و طمع و اشتیاق غلط و تصحیف است از بویه و پویه . (یادداشت مؤلف ). در فرهنگها و برهان به معنی آرزو آورده اند و شعر مولوی را شاهد کرده :
یوبه سفر گیرد با پای لنگ
صبر فروافتد در چاه تنگ .
و این خطاست . توبه را یوبه خوانده اند و بویه را یوبه دانسته اند. بوی و بویه به معنی آرزو و تمنی است . (انجمن آرا) (آنندراج ). به دلایل مختلف از جمله استعمال بویه در اعلام ایرانی و نیز مقایسه ٔ بویه با بوی به معنی آرزو، صحت استعمال بویه مسلم می گردد و «یوبه » اگر تصحیفی از بویه نباشد، از ریشه و بن دیگری است و شکل های دیگر کلمه مانند بوبه ، پویه ، پوپه و پوبه مصحفند. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله