ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمدبن زکی الدین علی قرشی دمشقی ، ملقب به بهاءالدین و مکنی به ابوالفضل و معروف به ابن الزکی . از فقهای شافعی و آخرین قاضی از بنی زکی بود. از سال 682 هَ . ق . قضای دمشق را بر عهده گرفت وتا مرگ (سال 685) این سمت را داشت . عمادی گفته است :«او باهوش ترین فرد خاندان زکی و مردی ادیب و اخباری و کثیرالحفظ و ظریف و خوش فتوی بود». ولی مترجمان احوال وی تألیفی از او نام نبرده اند. به نظر می رسد که تشابه اسمی او و «یوسف بن یحیی بن علی بن عبدالعزیز شافعی مقدسی سلمی » مؤلف «عقدالدرر فی اخبار المهدی المنتظر» که به سال 658 هَ . ق . تألیف آن را به پایان برده این گمان را پدید آورده است که آن دو یک تنند،اما از دو شخص شرح حال جداگانه به دست نیامد. تولد او به سال 640 هَ . ق . بوده است . (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله