ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف .[ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن حبیب بن ابی عبیدة فِهْری قرشی . پادشاه اندلس و یکی از نوابغ و بزرگان فصاحت و بلاغت بود. پس از مرگ ثوابةبن سلامه در قرطبه میان قبیله ٔ مضر و یمانیان بر سر تعیین جانشین اختلاف افتاد تا سرانجام هر دو قبیله به انتخاب وی رأی دادند. و او به سال 129 هَ . ق . به فرمان روایی نشست تا عبدالرحمان اموی به اندلس وارد شد. یوسف با او به جنگ پرداخت و شکست خورد و کشته شد و سرش را برای عبدالرحمان فرستادند (سال 142 هَ . ق .). (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله