ترجمه مقاله

یونس

لغت‌نامه دهخدا

یونس . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن سالم بن یونس خیاط قرشی .از مخضرمین و از شاعران عصر بنی امیه و بنی عباس و شاعری نغزگوی و ظریف و هجوسرا بود. به وسیله ٔ عبداﷲبن مصعب بن زبیر به درگاه مهدی خلیفه رسید و شعر خود را بر وی خواند. پدر وی نیز شاعر بود و یونس عاق پدر بودو در حق یکدیگر شعرها دارند. روزی در محضر پدر و یاران وی این چند شعر برخواند تا او را به خشم آورد:
یا سائلی مَن ْ أنا أو مَن ْ یناسبنی
انا الذی ما له اصل و لا نسب
الکلب یَختال ُ فخراً حین یُبصرُنی
فَالکلب ُ اکرَم ُ مِنی حین َ ینتسب ُ...
لو قال لی الناس طرّاً انت الاسنا
لم یشططِ الناس فی هذا و لاکذبوا.

(از معجم الادباء ج 20 صص 67-68).


ترجمه مقاله