ترجمه مقاله

یک لا

لغت‌نامه دهخدا

یک لا. [ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف . (از ناظم الاطباء). || که آسترندارد. یک تو. بی آستر. (یادداشت مؤلف ) :
مرغ بریان پیچ در نان تنک
کآن بدان از جامه ٔ یک لا خوش است .

بسحاق اطعمه .


قد صوف سبز سرتاپا خوش است
وآن بز کتان به بر یک لا خوش است .

نظام قاری (دیوان ص 43).


|| نازک . پرپری . || کم دوام . بی دوام .
ترجمه مقاله