ترجمه مقاله

یک لاقبا

لغت‌نامه دهخدا

یک لاقبا. [ ی َ / ی ِ ق َ ] (ص مرکب ) یک قبا. که تنها یک قبای بی آستر در بر دارد. || سخت فقیر. بی چیز. نادار. درویش . مفلس . (یادداشت مؤلف ) :
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را
ولیکن پوست خواهد کند ما یک لاقبایان را.

سیدمحمدحسین شهریار.


و رجوع به یک قبا شود.
ترجمه مقاله