ترجمه مقاله

فراش

لغت‌نامه دهخدا

فراش . [ ف َرْ را ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه ، سر راه فرعی ساردوئیه به راین . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر که دارای دویست تن سکنه است . از شش رشته قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات و حبوب است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه فرعی دارد. ساکنین از طایفه ٔ مهنی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله