adoptedدیکشنری انگلیسی به فارسیتصویب شد، قبول کردن، اتخاذ کردن، اقتباس کردن، تعمید دادن، نام گذاردن، در میان خود پذیرفتن، به فرزندی پذیرفتن، فرا گرفتن