ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

bungles

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بنگلادش، سرهم بندی، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ