ترجمه مقاله

clear

دیکشنری انگلیسی به فارسی

روشن است، روشن کردن، واضح کردن، زدودن، صاف کردن، تمیز کردن، ترخیص کردن، توضیح دادن، تبرئه کردن، خار چیدن، واضح، صاف، شفاف، معلوم، صریح، زلال، بارز، اشکار، باصفا، ظاهر، جلی، سلیس، روان، ساطع، طاهر، پیدا
ترجمه مقاله