ترجمه مقاله

clears

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پاک می شود، روشن کردن، واضح کردن، زدودن، صاف کردن، تمیز کردن، ترخیص کردن، توضیح دادن، تبرئه کردن، خار چیدن
ترجمه مقاله