ترجمه مقاله

execute

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اجرا کردن، اعدام کردن، قانونی کردن، اداره کردن، نواختن، عمل کردن، عمل اوردن، ادا کردن، نمایش دادن
ترجمه مقاله