filedدیکشنری انگلیسی به فارسیثبت شده، ضبط کردن، بایگانی کردن، سوهان زدن، ساییدن، در پرونده گذاشتن، در بایگانی نگاه داشتن، در صف راه رفتن، رژه رفتن