ترجمه مقاله

frustrate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرابکاری، نا امید کردن، خنثی کردن، عقیم کردن، باطل کردن، عقیم گذاردن، هیچ کردن، مختل کردن، خنثی نمودن، فکر کسی را خراب کردن
ترجمه مقاله