ترجمه مقاله

interdicting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوعیت، قدغن کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، محجور کردن، نهی کردن، ممنوع کردن، رد کردن، ممانعت کردن
ترجمه مقاله