ترجمه مقاله

leaded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرباز، رهبری کردن، سوق دادن، هدایت کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بردن، بران داشتن، راهنمایی کردن
ترجمه مقاله