ترجمه مقاله

mashes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخلوط کردن، درهم و برهمی، خوراک همه چیز درهم، دلربایی، خمیر نرم، خمیر کردن، لاس زدن، خرد کردن
ترجمه مقاله