ترجمه مقاله

master

دیکشنری انگلیسی به فارسی

استاد، ارباب، سرور، صاحب، کارفرما، چیره دست، پیر، رئيس، دانشور، مدیر، سید، سرامد، استاد شدن، ماهر شدن، خوب یاد گرفتن، تسلط یافتن بر، رام کردن، برجسته
ترجمه مقاله