ploughsدیکشنری انگلیسی به فارسیبلوس، ماشین برف پاک کن، شخم، خیش، گاو اهن، شخم زدن، شخم کردن، شیار کردن، باسختی جلو رفتن، برف روفتن، خیش زدن، خیش کشیدن