ترجمه مقاله

precipitated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رسوب شده، تسریع کردن، بشدت پرتاپ کردن، شتاباندن، بسرعت عمل کردن، سر اشیب تند داشتن، ناگهان سقوط کردن، پرت کردن
ترجمه مقاله