ترجمه مقاله

ranges

دیکشنری انگلیسی به فارسی

محدوده ها، محدوده، برد، حدود، حوزه، رسایی، دسترسی، خط مبنا، منحنی مبنا، تیر رس، چشم رس، در صف اوردن، اراستن، میزان کردن، سیر و حرکت کردن، تغییر کردن، مرتب کردن
ترجمه مقاله