ترجمه مقاله

riddled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرخ شده، سوراخ سوراخ کردن، غربال کردن، تفسیر یا بیان کردن، پر از سوراخ کردن، گیج و سردر گم کردن
ترجمه مقاله