ترجمه مقاله

Scout

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیده بانی، طلایه دار، دیده بان، پیش اهنگ، مامور اکتشاف، دیده بانی کردن، پیشاهنگی کردن، عملیات اکتشافی کردن پوییدن
ترجمه مقاله