ترجمه مقاله

solvency

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرداخت بدهی، عدم اعسار، حل شدنی، پرداختنی، قدرت پرداخت دین، حل کردنی، تحلیل بردنی، ملائت
ترجمه مقاله