ترجمه مقاله

squawked

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خشمگین شدم، غرولند کردن، اعتراض کردن، قدقد کردن، جیغ ناگهانی زدن، صدای اردک دراوردن
ترجمه مقاله