ترجمه مقاله

stabilizing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ثبات دادن، ثابت شدن، تثبیت کردن، پایاساختن، بحالت موازنه دراوردن، پایاسازی، استوار کردن
ترجمه مقاله