ترجمه مقاله

stood

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ایستاد، ایستادن، بودن، ماندن، تحمل کردن، قرار گرفتن، ایست کردن، توقف کردن، راست شدن، واقع بودن، واداشتن
ترجمه مقاله