ترجمه مقاله

visited

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ملاقات کرد، دیدن کردن از، ملاقات کردن، زیارت کردن، عیادت کردن، دید و بازدید کردن، سر زدن، خدمت کسی رسیدن
ترجمه مقاله