ترجمه مقاله

Ward

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخش، نگهبان، محجور، اطاق عمومی بیماران بستری، صغیری که تحت قیومت باشد، نگه داری کردن، توجه کردن
ترجمه مقاله